خانواده، فامیل، معلم ها و جامعه تاثیر بسیار زیادی بر چگونگی انتخاب مسیر زندگی و رشد و ارتقاء‌ فردی ما دارن.
به همین دلیل وقتی مردم به کشورهای دیگه سفر می کنن یه جور شوک فرهنگی بهشون دست میده. قوانین و مقررات متفاوت و گرایش ها و عادات متفاوت می تونه به سرعت مردم رو دچار احساس سردرگمی و بیگانگی کنه.
ممکنه شما هم تجربه اش کرده باشین.
امّا
شوک فرهنگی واقعاً نشون میده که چقدر وضعیت زندگی که ما داریم به رفتارها و فرهنگ محلیمون مرتبطه. این چیزیه که شاید قبلاً بهش فکر نکرده بودید. حالا من ازتون میخوام که بهش فکر کنید.
ممکنه شما همونطور که خانواده و اجتماع و معلم هاتون ازتون میخوان زندگی کنید نه اونطوری که خودتون میخواید.
آماده هستید تا از این وضعیت در بیاید؟
اگر واقعاً مایل به تغییر وضعیت هستید، مطمئن باشید خوب جایی اومدید. من به شما 5 استراتژی برای خروج از زندان ذهنیتون میدم.

استراتژی اول: فواید یک نگرش متعهد

بخشش و فروتنی ویژگی های شگفت انگیزی هستن با این حال گاهی این ویژگی ها ممکنه مانع رسیدن شما به اهدافتون بشن  و سدی در مسیر رشد و ارتقاء‌ فردی شما بسازن!
اگر زمانی که در یک تیم کار می کنید، وظایف پشت پرده رو به عهده می گیرید، ممکنه تلاش شما اصلاً به چشم نیاد. معنیش اینه که شما حق واقعیتونو نگرفتید.
این یک واقعیت غم انگیز در زندگیه، اما اگر تلاش های شما مورد توجه قرار نگیره، زمانی که فرصتی بوجود میاد شما فراموش خواهید شد.
اگر شما همیشه با خودتون می گید: “من به اندازه کافی برای انجام فلان کار خوب نیستم.” لطفاً متوقفش کنید.
همین الان شروع کنید، اگر شما طرز برخورد خودتون با توانمندیهاتونو تغییر بدید و روی نقاط قوتتون تمرکز کنید و نقاط ضعفتون رو بهبود بدید. اینجوری به سرعت قدرت اعتماد به نفستون افزایش پیدا می کنه که قطعاً برای رسیدن شما به اهدافتون خیلی مهم و تاثیرگذاره.
بنابراین در مورد کارهایی که انجام دادید با قدرت صحبت کنید. من تضمین می کنم اعتماد به نفس برای شما معجزه خواهد کرد.

استراتژی دوم: با محدودیت ها خداحافظی کنید.

آیا شما معمولاً در طول زندگیتون فکر می کنید که به اندازه کافی باهوش نیستید و انضباط ندارید؟ (من همچین احساسی داشتم ) چه مدت قراره این کار رو انجام بدید؟ به نظرتون بس نیست؟ نمیخواید تمومش کنید؟
خوشبختانه در طی این سالها من تکنیک هایی رو کشف و اجرا کردم که به من اجازه داد از محدودیت ها رها بشم.
تفکر مثبت و انتقالش به گفتگو با خودتون، یکی از این تکنیک هاست. شاید خیلی ساده باشه ولی قطعاً قدرتمنده، میتونید باهاش از الگوهای ذهنی خارج بشید.
میدونید گفتگوی با خود چیه؟! کلمات و جملاتیه که شما در طول روز بارها با خودتون مرور می کنید.
“من به اندازه کافی برای انجامش خوب نیستم” ممکنه اینو بارها و بارها به خودتون بگید. خب حدستون چیه؟ با این نگرشی که ذهن شما رو فراگرفته قطعاً شما به اندازه کافی خوب نیستید.
همونطور که تفکرات منفی نتایج منفی به بار میاره تفکر مثبت هم میتونه منجر به نتایج مثبت بشه. مثلاً کلمات رو اینجوری تغییر بدید: ” من به اندازه کافی برای انجامش خوب هستم”و ببینید گفتگوی مثبت با خودتون اعتماد به نفستون رو ارتقاء میده و به شما قدرت و جرأت خداحافظی با محدودیت ها و رشد و ارتقاء‌ فردی رو میده.
ممکنه شما بخواید روش های دیگه ای رو برای افزایش اعتماد به نفستون به کار بگیرید، مثل یادگیری چیزهای جدید، هدف گذاری متمرکز و مدیریت زمان موثر.

استراتژی سوم: از تغییر می ترسی؟

میخواید تغییر کنید اما از شکست می ترسید.
شما میخواید از کسی درخواست کنید که باهاش قرار ملاقات بزارید اما میترسید جواب منفی بده
شما میخواید برید ساحل، اما می ترسید شرایط محیط ساحل رو نتونید رعایت کنید.
اینا آشنا نیست؟!
حدس من اینه که هست، ترس از تغییر معمولاً بیشترین چیزیه که مانع دسترسی مردم به ظرفیت هاشون و انجام دادن امور مورد علاقشون میشه.
راز شکست دادن ترس از تغییر، فهمیدن اینه که ما اگر میخوایم زندگیمون رو بهبود بدیم،به تغییر نیاز داریم. بدون تغییرات، هیچی عوض نمیشه. خیلی ساده اس.
در واقع، ترس از شکست، ترس از ناشناخته هاست. یه جای ناشناخته میتونه تبدیل به یک جای وحشتناک بشه. اما حتماً لازم نیست اینطور باشه.
بازهم این ترس ها به نگرش ها و دیدگاه های ما بر میگردن. اگر ما تمایل به ناشناخته ها داریم دیگه نباید ازشون بترسیم. اینجوری قدرت ترس برای همیشه در ما از بین خواهد رفت.
با تغییرات کوچیک در تفکر، میتونید ترس رو عقب نگه دارید و زندگی کردن رو به سبکی که دوست دارید آغاز کنید و به تغییرات و فرصت ها خوش آمد بگید. یک زندگی عالی و آزاد.

استراتژی چهارم: تصویری در ذهنت ترسیم کن.

آیا می دونستید اکثر ما به صورت تصویری فکر می کنیم؟ این یک واقعیته. زمانی که ما حرف می زنیم و کلمات رو می نویسیم، مغز ما شروع می کنه به تبدیل این کلمات به تصویر.
به مهمترین خاطرات گذشتتون برگردید و بهشون فکر کنید (اولین باری که همسرتون رو دیدید، روزی که فارغ التحصیل شدید، روزی که خدمت سربازیتون تموم شد یا تولد اولین فرزندتون). آیا کلمات و جملات تو ذهن شما هستن؟ احتمالاً نه!
در عوض شما ممکنه ناگهان کلی تصاویر زنده از اون اتفاقات براتون مجسم بشه. حتی نه فقط تصاویر ثابت، ممکنه تصاویرِ متحرکِ معادل فیلم باشن.
زمانی که شما ساز و کار ذهن و تصاویر بفهمید، این کلید ذهنتون رو تغییر خواهد داد – و در نهایت زندگیتونو – با تغییر دادن تصویری که از آینده برای خودتون در ذهن ساختید.
به عنوان مثال، اگر شما دائم خودتان را در یک کار یکسان تصویر کنید، بعد از اون … شما در نهایت در همون شغل مشغول خواهید شد. امّا اگر شما یک تلاش همیشگی و مداوم برای ب تصویر کشیدن خودتان در نقش ها و موقعیت های جدید و متفاوت داشته باشید، اینطوری احتمال اینکه به نتایج بهتری برسید بیشتره.
شما شاید در مورد تکنیک تجسم بدونید. در ادامه بقیه تکنیک ها، این یکی هم یکی از قوی ترین قسمت های پازل موفقیته.
پس همین الان با درست کردن یک تصویر مشخص و شفاف از جایی که میخواید در 12 ماه آینده باشید شروع کنید. زمانی که شما تصویر داشتید، از تکرار روزانه استفاده کنید تا تصویر رو به صورت پایدار و محکم در ناخودآگاه خودتون قرار بدید. (فکر می کنم این قسمت حدود 30 روز طول بکشه)
انجامش بده و ببین تصویر ذهنیت به تدریج به واقعیت تبدیل میشه. این روند قطعاً یک جادوی واقعیه.

استراتژی پنجم: موانع و اشتباهات میتونن فرصت باشن

یک لحظه مکث کنید و در مورد روزهای گذشته و مسیر رشد و ارتقاء‌ فردی خودتان فکر کنید. من مطمئنم که نتیجه خوبی خواهد داشت. وقتی به گذشته فکر می کنید ممکنه با اشتباهات و فرصت هایی روبرو بشید. چیزایی شبیه: گیر کردن در ترافیک، به تعویق افتادن یک پروژه کاری، یک بیماری، یک مشکل در ارتباطات شخصی یا یک پیام غیرمنتظره.
این اتفاق خیلی معموله. ما همیشه یه طور مشخص با این وضعیت روبرو میشیم. اما تفاوت بین برندگان و بازندگان در زندگی اینه که، بازنده ها با این مشکلات شکست میخورن و پا پس می کشن در حالی که برنده ها از این شکست ها پلی واسه پیروزی و پیشبرد اهدافشون میسازن.
بزارید یک مثال بزنم.
فرض کنید در مسیر حضور در یک مصاحبه شغلی مهم هستید. (شغلی که همیشه میخواستید). شما زمان زیادی رو به رفتن به ایستگاه قطار اختصاص میدید، بعد از سه ایستگاه، یک تاکسی می گیرید تا به دفتری برید که قراره مصاحبه در اون برگزار بشه.
همه چیز خوب بوده اما زمانی که شما به ایستگاه قطار می رسید می بینید همه قطارها کنسل شدن! در این وضعیت شما می تونید وحشت کردن رو انتخاب کنید و شاید با شرکت تماس بگیرید و بگید که دیدارتون لغو شده با به تاخیر افتاده. یا اینکه میتونید یک فکر خلاقانه تر داشته باشید…
این شغل، کاریه که شما همیشه میخواستید انجام بدید،پس نمیخواید مصاحبه رو از دست بدید یا اینکه یه تصور منفی در شرکتی که میخواید براش کار کنید ایجاد کنید. چند لحظه فکر کنید و بر اساس استراتژی تصمیم بگیرید – شما کرایه بیشتری می دید و همه مسیر رو با تاکسی میرید.
راننده تاکسی خوش صحبته و می پرسه هدف از دیداری که دارید چیه؟ شما در مورد مصاحبه توضیح می دید و اون با جوابش شما رو شگفت زده می کنه: او دوست یکی از کسایی هست که قراره با شما مصاحبه کنه. راننده تاکسی به صحبت در مورد نحوه برخورد و تاثیرگذاری روی مصاحبه گرها ادامه میده. در حقیقت او ذهن شما را راحت می کنه تا حس کنید همین حالا هم جزئی از تیم اون شرکت هستید.
شما زودتر به مصاحبه می رسید، هنوز شوکه هستید اما خوش آمد دوست راننده تاکسی مصاحبه رو آسون می کنه. چند روز بعد شما از دریافت تماس دعوت به کار هیجان زده و خوشحال می شید.
آیا کلام راننده تاکسی روی شما اثر گذاشت؟ شاید. این یکی از اثرات یک تصمیمه و اون تصمیم چیزی نیست جز، خودداری کردن از تعظیم به مشکلات و موانع.
امیدوارم تکنیک های این یادداشت یاریگر شما برای رها شدن از محدودیت های آزاردهنده خود ساخته و سرعت بیشتر در مسیر رشد و ارتقاء‌ فردی شما باشه.

اعتماد به نفس خودتو به دست بیار.
تغییر رو در آغوش بگیر.
و موفقیت هاتو با تمام جزئیات باشکوهش تصویر کن.
این قدم ها رو همین الان بردار و همونطور که رویاشو داشتی زندگی کن …

برای مشاهده متن اصلی کلیک کنید.