یک موضوع بسیار مهم که جدیداً دارم بهش می پردازم موضوع اخلاق حرفه ای در محیط کار هست، یکی از مواردی که در محیط های کاری خیلی زیاد دیده میشه زیراب زدن هست، تو این مطلب کوتاه قراره در مورد زیراب زدن چند خط بنویسم:

تا به حال زیراب زدید یا زیراب خوردید؟

شاید تا به حال براتون اتفاق افتاده باشه که زیرابتون خورده باشه! یا حتی زیراب هم زده باشید… اگه زدید بگید راحت باشید، بین خودمون میمونه !

زیراب زنی کلاً عادت و کار خوبی نیست، شاید نتیجه اش برای کسی که این کار رو می کنه خوشایند باشه، اما تجربه نشون داده این خوشی خیلی طولانی نخواهد بود.

تاریخچه زیراب زنی

راستی شاید براتون جالب باشه که بدونید اصلاً زیراب زنی اصطلاحش از کجا اومده؟!

زمان های قدیم که مردم از آب لوله کشی شهری بی بهره بودند، در خانه هایشان از یک حوضچه و یا اتاقک برای ذخیره آب مورد نیاز خود استفاده می کردند، “زیرآب” درب تخلیه آن مخزن آب بوده که در بعضی مواقع برای پاکیزه کردن مخزن آب از گل و لای و لجن و … آن را باز می کردند تا مخزن آبشان را تمیز کنند. کسانی که دشمن و یا رقیبی داشتند، زیرآب مخزن آبشان توسط دشمن و یا رقیبشان برداشته می شد تا آب ذخیره شده آنها هدر رود و آبی برای مصرف نداشته باشند. صاحبخانه وقتی به این موضوع پی می برد اصطلاحا می گفت : ” زیرآبم را زده اند”. از اینجا بود که این اصطلاح بوجود آمد و در بین سایر افراد جامعه نیز مصطلح شد.

 

معادل انگلیسی زیراب زنی

در زبان انگلیسی از عبارت ”  Pull the rug from under somebody” برای بیان چنین مفهومی استفاده می شود که در آن فعل pull به معنی کشیدن، و rug به معنی قالیچه می باشد. از این عبارت اصطلاحی معنی ظاهری و تحت الفظی “کشیدن قالیچه از زیر کسی” برداشت می شود، ولی معنی اصلی و اصطلاحی آن همان عبارت فارسی ” زیرآب کسی رو زدن ” می باشد.

 

چرا زیراب می زنیم؟

سوال جالبیه! خیلی از دلایل واقعاً مسخره ان و برخیش هم اخلاقی نیستن ولی شاید حرفه ای باشن.

اولین دلیل میتونه حسادت باشه، حسادت به جایگاه، توانمندی و مهارت یا حتی سطح ارتباطات

به طور مثال در یک سازمان، یکی از کارکنان با تکنیک های مختلف تونسته ارتباط خوبی با مدیر مجموعه بگیره و شما نسبت به این قضیه حس خوبی ندارید ممکنه دست به کار بشید و زیراب طرف رو بزنید.

دومین دلیل کمبود اعتماد به نفس و ضعف در شخصیته

در این حالت فرد سعی می کنه با بدترین روش عدم توانایی خودش در حال مسائل کاری یا شخصی خودش رو با زیراب زدن حل کنه! چه طوری؟ خیلی سادس، وقتی من حس کنم در رقابت سالم نمی تونم با کسی رقابت کنم سعی می کنم از روش های دیگه ای استفاده کنم تا رقیبمو از میدون به در کنم. از طرفی وقتی به وظیفه خودم درست عمل نکردم با زیراب زدن می تونم توجه سازمان رو به فرد دیگه ای معطوف کنم تا کم کم مسئله من از یادها بره و من از پاسخگویی فرار کنم!

سومین دلیل توهمات توطئه اس

ممکنه شما حتی در جایگاه بالاتری نسبت به فردی که میخواید زیرابشو بزنید قرار دارید ولی با توجه به اینکه توهم توطئه دارید فکر می کنید اگر این کسی که داره زیردست شما کار می کنه اصطلاحاً پرو بال بگیره قطعاً شما رو زمین می زنه پس باید زیرابش بخوره !!

چهارمین دلیل به مدیران بر میگرده

توجه بیش از حد مدیران به یک فرد و یا تبعیض بین نیروی انسانی می تونه بقیه رو در مورد اون فرد حساس کنه و زمینه های زیراب خوردنش فراهم بشه.

پنجمین دلیل اختلاف فاحش بین توانایی هاست

این یکی یه مقدار پیچیده تر از بقیه اس، ببینید وقتی در یک سازمان همه افراد در یک سطح مشخصی از مهارت در تخصص مربوط به خودشون یا همکاراشون باشن خب زمینه های زیراب زنی خیلی کاهش پیدا می کنه ولی وقتی ما نفر جدیدی رو وارد سازمان می کنیم که از لحاظ مهارت و تخصص خیلی با بقیه فاصله داره قطعاً آنتن ها تیز میشه که اگر زمینه اش بود زیرابش بخوره!! البته این مطلب شاید موافق و مخالفینی داشته باشه ولی به قول مهران مدیری دیدم که میگم!